امروز : 13 آذر 1403

اداره کل پدافندغیرعامل

جنگ های هیبریدی؛ شیوه جنگ نوین

کد خبر : 77152 3 دی 1397
پ

ابهام، پیچیدگی و چند بعدی بودن؛ این‌ها مهم ترین ویژگی‌های مدرن‌ترین شیوه جنگی است. جنگی که در دنیا به آن Hybrid War و در ایران به آن جنگ ترکیبی می‌گویند. ‎

جنگ های هیبریدی؛ شیوه جنگ نوین

تهیه و گرداوری توسط:

عمار محمدزاده چمازکتی – رئیس گروه تهدیدات تخصصی

 

ابهام، پیچیدگی و چند بعدی بودن؛ این‌ها مهم ترین ویژگی‌های مدرن‌ترین شیوه جنگی است. جنگی که در دنیا به آن Hybrid War و در ایران به آن جنگ ترکیبی می‌گویند.

دهه گذشته مباحث و مطالب زیادی در مورد «تغییر شیوه مبارزه، پس از دوره جنگ سرد» مطرح شده‌است. برخی از کارشناسان بر این باورند که «انقلابی در شیوه‌های مرسوم جنگ» پدید آمده‌است. فرانک هافمن این بحث‌ها و نوشته‌ها را با توجه به درک کامل این نکته که جهان در حال ورود به دوران زمانی خاصی است (زمانی‌که دشمنان آمریکا و غرب انواع مختلفی از جنگ را بطور هم‌زمان به‌کار می‌گیرند) مطرح می‌کند. وی این ایده را «جنگ ترکیبی» می‌نامد.

 جنگ هیبریدی یا همان جنگ ترکیبی به راهبرد نظامی پیچیده‌ای اطلاق می‌شود که ترکیبی از نبردهای متعارف، نامتعارف، سایبری، روانی و اطلاعاتی را در خود جای می‌دهد. در واقع طیف گسترده‌ای از ابزارهای متعدد به شیوه متقارن یا نامتقارن در این نوع جنگ که نبردی غیرخطی به شمار می رود مورد استفاده قرار می‌گیرد.

حمله به استراتژی دشمن؛ این جمله را «سان تزو» نگارنده کتاب «هنر جنگ» یا «هنر رزم» آورده است. به نظر او ویران کننده ترین حمله، حمله به استراتژی دشمن است. کتاب سان تزو سال‌هاست که در دانشکده های نظامی و علوم استراتژیک و نظامی و امنیتی و عملیاتی تدریس می‌شود. جنگ‌ها همیشه و در همه حال در شرف تغییر شکل و استراتژی و هدف و رویکرد هستند. به همین دلیل هم هست که یک هوشیاری همیشگی در مقابل دشمن، جزء بایدهای یک نظام مستقل و دارای دشمنان بسیار است.

در واقع اصلی ترین ویژگی یک جنگ موفق علیه دشمن را به روایت سان تزو، سرعت عمل و هوشیاری و اطلاعات کامل باید دانست و به تعبیر امروزی، یک خلاقیت همیشگی و یک نوآوری بدون وقفه. وقتی که حزب الله لبنان حماسه جنگ 33 روزه علیه رژیم صهیونیستی را خلق کرد، همه به سمت و سوی استراتژی این نبرد و تشکیلات نیمه نظامی – عقیدتی گرایش پیدا کردند و متوجه شدند این نیرو از مدلی از جنگ‌های نوین به نام مدل ترکیبی یا مدل هیبریدی استفاده می‌کند.

همین مدل بود که حالا در ناتو و دیگر ارتش های جهان به صورت آشکار و پنهان در حال واکاوی و تدریس و اجرایی شدن است. جنگ های هیبریدی را جنگ های ترکیبی تعریف کرده‌اند که استراتژی و رویکرد مشخصی ندارد و همین مسئله نیروهای دشمن را سردرگم می کند. به همین دلیل در مقابل این جنگ ها، باید استراتژی های غیرکلاسیک و کاملا متغیر و مختلف را به کار برد.

 

مدرن‌ترین شیوه جنگ نوین

وقایع ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی باعث پایان دوران بروز جنگ‌های معمول و استفاده مطلق از این شیوه‌ی جنگ شد و نظریه‌پردازان نظامی را مجبور به تغییر دیدگاه‌هایشان کرد. دوران جدید سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان نظامی را متوجه شیوه‌ی جنگی ویژه‌ای کرد و موجب نگرانی کارشناسان نظامی شد.

در گزارش منتشر شده از اجلاس امنیتی مونیخ در سال 2015، ملزومات یک جنگ هیبریدی هشت مورد ذکر شده است: دیپلماسی، جنگ اطلاعاتی و تبلیغاتی، حمایت از نابسامانی‌ها و شورش‌های محلی، نیروهای نامنظم و چریکی، نیروهای ویژه، نیروهای کلاسیک نظامی، جنگ اقتصادی و حملات سایبری.

به نظر می رسد نیروهای جبهه مقاومت و جریان های آزادی‌بخش و اسلامی باید به سمت و سوی چنین مدلی از جنگ حرکت کنند، چرا که درک پیچیدگی های آن توسط نیروهای کلاسیک دشمن سخت است. در واقع اصلی ترین ویژگی این مدل از جنگ‌ها، ابهام و غافلگیری ناشی از ابهام است. در این مطلب، جنبه های مختلفی از این مدل جنگ ها را بررسی کرده‌ایم.

 

جنگ هیبریدی چیست؟ تاکنون درباره آن چیزی شنیده اید؟

«ابهام، پیچیدگی و چند بعدی بودن؛ اینها مهم ترین ویژگی های مدرن ترین شیوه جنگی است. جنگی که در دنیا به آن Hybrid War و در ایران به آن جنگ ترکیبی می گویند. نقطه عطف تغییر جنگ های کلاسیک جنگ های هیبریدی، جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی و حزب الله لبنان در سال 2006 بود. جایی که سید حسن نصرالله اعلام کرد: «مقاومت دیگر قواعد جنگ را رعایت نخواهد کرد و ما این حق را داریم تا در هر زمان، هر مکان و به هر شیوه ای، با دشمن روبرو شویم.» عدم رعایت قواعد جنگ باعث شد الگوی جدیدی در میدان جنگ به نمایش گذاشته شود.

 

شش ویژگی نبرد هیبریدی بر اساس یافته‌های پژوهشگران به شرح زیر تعریف شده‌اند:

(۱) ترکیب، قابلیت‌ها، و تأثیرات یک نیروی هیبریدی، در محیط پیرامون آن، بی‌همتا هستند.

(۲) هر نیروی هیبریدی یک ایدئولوژی منحصر به فرد دارد که منجر به ایجاد نوعی روایت درونی برای سازمان می‌شود.

(۳) یک نیروی هیبریدی همواره متوجه تهدیدی نسبت به بقای خودش است.

(۴) در جنگ هیبریدی نوعی برتری قابلیتی میان طرفین جنگ وجود دارد.

(۵) یک نیروی هیبریدی هم اجزاء متداول و هم اجزاء غیرمتداول را شامل می‌شود.

(۶) نیروهای هیبریدی به دنبال استفاده از عملیات دفاعی هستند.

 

نظر داووس امنیتی

کنفرانس امنیتی مونیخ در سال 2015 نقطه عطفی در پذیرش جنگ هیبریدی به عنوان یک مدل جنگی بود. این کنفرانس چنان اعتباری یافته است که به آن «داووس امنیتی» می‌گویند. در این کنفرانس گفته شد که جنگ های ترکیبی شامل مولفه های مختلف جنگی است. جنگ اقتصادی، حمله سایبری، جنگ با نیروهای منظم، جنگ های نامنظم (چریکی)، جنگ اطلاعاتی و تبلیغاتی، حمایت از ناآرامی های داخلی و دیپلماسی، هشت مولفه ارائه شده درباره جنگ ترکیبی بوده است.

 

سرایت به گستره اقتصادی

هم اکنون در بسیاری از نقاط دنیا به جای جنگ مستقیم، جنگ های ترکیبی در حال جریان است. به عنوان مثال رهبر ایران، تحریم های اقتصادی غرب را یک جنگ تمام عیار علیه ایران دانسته بود. هر چند تحریم های اقتصادی علیه ایران، عمری به اندازه انقلاب اسلامی ایران دارد اما حجم گسترده جنگ اقتصادی علیه ایران از سال 2011 آغاز شد. این تحریم ها هر چند با هدف محدود کردن فعالیت هسته ای ایران بود اما فقط به نهادهای هسته ای و افراد مرتبط با پرونده هسته ای اکتفا نکرد.

آمریکا و متحدانش، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، بانک های دولتی، شرکت های کشتی سازی، شرکت های نفتی، وزارت نفت، شرکت های بیمه ای و حتی هواپیمایی ماهان را مورد حمله اقتصادی قرار دادند. جدی ترین اثر تحریم بر اقتصاد ایران، کاهش رشد اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی ایران و سختی مبادلات ارزی بود.

دانشنامه فلسفه استنفورد انگلیس که مرجعی معتبر در علوم انسانی محسوب می شود، در تعریف جنگ گفته است: «جنگ به درگیری سازمان یافته مسلحانه و اغلب طولانی مدتی گفته می شود که بین دولت ها، ملت ها یا گروه های دیگر انجام شده و با خشونت شدید، گسیختگی اجتماعی و تلفات جانی و مالی زیاد همراه است. از آنجا که جنگ یک درگیری مسلحانه واقعی، ارادی و گسترده بین جوامع سیاسی است می توان آن را نوعی خشونت سیاسی تلقی کرد.»

اما با حرکت کشورهای مختلف به سمت جنگ ترکیبی، گویی این تعریف دستخوش تغییر شده است. در جنگ ترکیبی، اقدامات مسلحانه، خشونت شدید و حتی تلفات جانی هدف اصلی نیست بلکه مولفه های متعددی در جنگ هیبریدی عمل خواهند کرد.

 

فضای مجازی

مولفه دیگری از جنگ های هیبریدی، جنگ سایبری است. ارسال بد افزار استاکس نت برای از کار انداختن و تخریب تاسیسات هسته ای ایران، مهم ترین حمله سایبری در دهه گذشته بوده است. هک کردن ایمیل های هیلاری کلینتون را نیز می توان بخشی از حملات سایبری دانست. در ایام انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا، افشای ایمیل های محرمانه کلینتون، سنگین ترین لطمه را به سبد آرای وی وارد کرد. برخی کارشناسان فضای مجازی، هک ایمیل را جنگ پوتین علیه اوباما و کلینتون دانسته اند.

 

تبلیغات

جنگ اطلاعاتی و تبلیغات نیز یکی از پرکاربردترین مولفه های جنگ های نوین هیبریدی است. بدون شک شبکه های اجتماعی اصلی ترین ابزار این جنگ است. مشخص ترین مثال برای استفاده از شبکه های اجتماعی، انقلاب های عربی در سال 2013 بود. بسیاری از کارشناسان، دومینوی سقوط حاکمان عربی را ناشی از توییتر و فیسبوک دانسته اند. این کارشناسان همگرایی مردمی ناشی از استفاده از شبکه های اجتماعی را دلیل سقوط دومینووار حاکمان تونس و مصر می‌دانند.

ترامپ نیز در جریان انتخابات ریاست جمهوری 2016 با استفاده بی اندازه از توییتر توانست اثرات مهمی بر انتخابات و جریان افکار عمومی بگذارد. حتی در طول مذاکرات هسته ای ایران با 1+5، پست اثرگذار وزیر امور خارجه ایران، جریان مذاکرات را عوض کرد. دکتر محمد جواد ظریف با پست معروف «نباید در وسط راه اسب خود را عوض کنیم.» توانست اثر جدی بر فضای رسانه ای مذاکرات هسته ای بگذارد.

 

جنگ در همه زمان ها و مکان ها و عرصه ها

تبلیغات نیز بخش دیگری از جنگ هیبریدی است. این مولفه، امروز همچون خورشید تابان برای مردم روشن است. مردم اثرات تبلیغات را می دانند. گروه های اقتصادی چپ در دنیا، اصلی ترین دلیل توفق لیبرالیسم بر کمونیسم را نیازسازی از طریق تبلیغات می‌دانند.

گروه های چپ معتقدند اقتصاد لیبرالیسم و شرکت های آنان در حال شکست بودند اما با ابزار تبلیغات و ایجاد نیازهای کاذب در دنیا توانستند محصولات کارخانه‌ها و صنایع خود را در تمام جهان بفروشند. افزایش قدرت مالی لیبرالیسم موجب حاکمیت طبقه بورژوا بر خلق شده است. هر چند که در این نظریه می توان ایرادات زیاد و محکمی وارد کرد اما نمی توان از نقش تبلیغات در برتری مالی لیبرالیسم چشم پوشی کرد. نکته مهم در این مقال این است که تبلیغات، تنها به تبلیغ کالا محدود نمی‌شود بلکه منظور از تبلیغات معنای عام‌تر بوده است.

 

تفاوت جنگ هیبریدی با جنگ‌های کلاسیک

همان گونه که مشخص است، جنگ ترکیبی یا هیبریدی به دنبال تغییر تعریف جنگ‌های مستقیم نیست بلکه ترکیبی از انواع جنگ ها را در کنار هم می‌بیند. در این تعریف جنگ های مستقیم جزیی از جنگ های هیبریدی است.

یکی از تفاوت های جنگ هیبریدی با جنگ های کلاسیک در میزان نوع و شدت تلفات است. در جنگ های مستقیم تلفات جانی بسیار متداول است اما در جنگ های ترکیبی احتمال دارد که با حمله سایبری یکی از نهادهای کشور هدف مورد حمله قرار گیرد. در جنگ های اقتصادی امکان دارد فقر، تورم، بیکاری و رکود در جامعه هدف فراگیر شود. در جنگ های پروپاگاندا (تبلیغاتی) ممکن است فرهنگ یک کشور مورد حمله قرار گیرد. جنس تلفات در این گونه جنگ ها تفاوت کرده است. در جنگ های هیبریدی میزان تلفات طرف متخاصم به شدت کاهش یافته است.

 

ناتو

هزینه های بالای تلفات و جنگ های هیبریدی باعث شد که رییس ناتو سال پیش به میان اعضای اتحادیه اروپا برود و از آنان بخواهد که بودجه نظامی خود را افزایش دهند. وی گفته بود این قاره را در عصر جنگ های هیبریدی (ترکیبی) تروریسم جهانی و حملات سایبری تهدید می کند. اشتولتنبرگ افزوده بود اروپایی ها باید بودجه نظامی خود را افزایش دهند تا توانایی مقابله با تغییرات چشمگیری را داشته باشند که در عرصه امنیتی رخ می دهند.

تفاوت اساسی دیگر میان جنگ های کلاسیک با جنگ های هیبریدی هزینه جنگ است. جنگ های کلاسیک بسیار پر هزینه و پر تلفات برای هر دو طرف جنگ بود. در جنگ کلاسیک هم نیروهای متخاصم و هم نیروهای مدافع هزینه های سنگین مالی و جانی پرداخت می کردند. به عنوان مثال ترامپ رییس جمهور جدید آمریکا گفته است ما در جنگ های خارج از آمریکا شش هزار میلیارد دلار هزینه کرده ایم!

 

در جنگ هشت ساله عراق علیه ایران نیز تلفات انسانی ایران حدود 250 هزار نفر تخمین زده می شود اما در جنگ های ترکیبی هزینه های دو طرف متقارن نیست. به عنوان مثال در حمله سایبری، هزینه دو طرف تفاوت فاحشی با یکدیگر دارد. سازندگان بد افزار هزینه اندک چند هزار دلاری می پردازند اما طرف مورد حمله چه بسا صدمات میلیون دلاری متقبل شود.

 

جنگ های بی تعریف

آنچه مسلم است به علت پیچیدگی و تنوع ابزارها، کنش ها و واکنش ها در جنگ هیبریدی تعریف واحدی از جنگ هیبریدی موجود نیست. هر گاه ترکیبی از مولفه های ذکر شده مورد استفاده قرار گیرد به نوعی جنگ هیبریدی در جریان است. ترکیبی از عملیات نظامی دیپلماتیک، سایبری و اطلاعاتی تشکیل دهنده جنگ هیبریدی است. به نظر می رسد عصری جدید در تاریخ جنگ در حال وقوع است. جنگ های پیچیده پر ابهام، پر ابزار و پیچیده و متنوع. این ویژگی های جنگ هیبریدی است.

 

آنچه مدل هیبریدی تنش را از سایر مدل ها مجزا می کند، شیوه ای است که از طریق این مدل خطوط بین جنگ و صلح را مبهم می کند. تاکنون تعریف مشخصی از جنگ های هیبریدی بیان نشده است چرا که حدود مشخصی برای این نوع جنگ مشخص نیست. در اجلاس امنیتی مونیخ 2015، هشت ابزار جنگ هیبریدی اعلام شد. با توجه به این هشت ابزار به بررسی کشورهای اصلی استفاده کننده از جنگ هیبریدی می پردازیم.

 

ابزارهای جنگ ترکیبی یا همان هیبریدی

 

* جنگ دیلپماتیک

* نیروهای ویژه

* نیروهای نامنظم و چریکی

* جنگ های کلاسیک نظامی

* جنگ اطلاعاتی و تبلیغاتی

* حمله سایبری

* جنگ اقتصادی

* حمایت از آشوب های داخلی

 

مثلث سنتی جنگ

* حکومت

* قدرت نظامی

* مردم

 

رژیم اشغالگر قدس جنگ هیبریدی تمام عیاری علیه ایران، سوریه، عراق و حزب الله به راه انداخته است. حمله سایبری به تاسیسات هسته ای ایران، حمایت از آشوب و فتنه 88، حمایت از جنگ اقتصادی علیه ایران، استفاده از نیروهای ویژه در جهت ترور دانشمندان هسته ای و جنگ دیپلماتیک با هدف انزوای جمهوری اسلامی، بخشی از جنگ هیبریدی این رژیم علیه جمهوری اسلامی ایران بوده است. حمایت اسرائیل از داعش به صورت مالی، حمله به حزب الله در جنگ 33 روزه، حمایت از اختلافات داخلی لبنان (جنگ دیپلماتیک) از اقدامات این رژیم در قالب جنگ های ترکیبی است.

 

اهداف آمریکا از جنگ هیبریدی با ایران

آمریکا که مهاجم‌ترین کشور دنیا در یک قرن اخیر است، از ابتدای انقلاب اسلامی به‌دنبال کنترل و محدودسازی انقلاب و در صورت امکان تغییر نظام در ایران بوده و پس از امتحان کردن روش‌های مختلف از جنگ سخت تا نفوذ نرم برای مقابله با ایران، به این نوع از جنگ ترکیبی یا هیبریدی روی آورده و در مدت اخیر با استفاده از اکثر عوامل سازنده این نوع از جنگ، این نبرد را علیه ایران به راه انداخته است که اهداف زیر را از این نبرد جدید جستجو می‌کند:

کوتاه‌مدت: سردرگم و مستأصل‌کردن ایران از طریق به راه انداختن جنگ نیابتی در منطقه با کشیدن جنگ تا مرزهای ایران و همچنین تقویت و حمایت از گروه‌های تروریستی جهت انجام عملیات تروریستی علیه مردم جهت ناامن کردن ایران از داخل.

میان‌مدت: فرصت‌طلبی از نقاط ضعف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران در دفاع از خود.

بلندمدت: تضعیف نظام جمهوری اسلامی جهت قبول تغییر سیاست کلان خود از جمله جدا کردن دین از حکومت داری.

هدف میان‌مدت آمریکا از جنگ هیبریدی با ایران، فرصت‌طلبی از نقاط ضعف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران در دفاع از خود است

ایران نیز برای مواجه با این نوع از جنگ‌ها، با انتخاب استراتژی‌های سیال و تغییرات تاکتیکی در عرصه نبردهای نظامی و دیپلماتیک، توان خود را برای دفاع پرقدرت هیبریدی افزایش داده تا این تهدیدات را خنثی کند. ایران همچنین با فعال کردن نیروهای مردمی در یمن، عراق و سوریه و کمک مستشاری به دولت‌های عراق و سوریه و به کارگیری توان روسیه در سوریه، به دفاع هیبریدی پرداخته است.

اشتراک گذاری
گالری فیلم و عکس
پیوند ها